( سلام دوستان گل بالاخره اومدم ...و بعد قرن ها البته من قرن ها زندگي نكردم ولي دركل مدت ها زول كشيد تا وبلاگم رو بسازم)
دوستان من ميتسوها چي چيما هستم و امروز اومدم تا با لايتو ساكاماكي يكي از برادراي ساكاماكي ها البته از نوع ( منحرف مصاحبه كنم)( طرفداراي لايتو سان آروم باشين توهين كه نكردم )
ميتسوها:خب بريم سر مصاحبه خودمون جناب لايتو سان سلام
لايتو:سلام به تو و سلام به تمام خانوماي تو خونه
ميتسوها:البته فقط برنامه مختص بانوان نيست ها
لايتو:من مختص اونا مي دونم
ميتسوها:آه برم سر اصل مطلب...
لايتو:بگو مي شنوم
ميتسوها:خب سوال اول چه بهت بر بخوره چه نخوره شنيده بودم كه دوست دختر داشتي اسم عالي مقام چي بودش
لايتو:يعني بين اين همه سوال اين به ذهنت رسيد
ميتسوها:خب سوال بينندگان هستش والبته بايد جواب بدين چون من اينجا مجري ام
لايتو:اين سوال رو از حسادت مي پرسي يا...
ميتسوها:( تو حرف پريدن لايتو سان):چي بروبابا تخيلي من و حسودي مگه ميشه مگه داريم
لايتو:( از رو صندلي پاشد):واي خسته شدم اگه كار نداري برم
ميتسوها:نه باشه سوال بعدم دلت مي خواد جاتو با آياتوسان جابجاكني
لايتو:چرا بايد جام رو با اون جابجا كنم
ميتسوها:همينجوري
لايتو:منم همينجوري ميگم نه
ميتسوها :چرا؟؟؟
لايتو:دلايل شخصي مي باشد
مي تسوها:خب حالا اينم كه درست و حسابي جواب ندادي
لايتو:سوال بعد رو بپرس
ميتسوها:سوال سومم اين كلاهمسخره رو از كجا اوواردي؟
لايتو:جالبه همه عاشق كلاهمن فقط تو بدت مياد
ميتسوها:نظره و همينطور سوال جواب بده بينم؟
لايتو:خب با اين كلاه جذاب تر ميشم مگه غير از اينه
ميتسوها:آره اونقدر جذاب ميشي كه وقتي مي بينمت احساس حالت تحوه بهم دست ميده
لايتو:مگه ميشه كسي منو ببينه عاشقم نشه مگه ميشه مگه داريم
ميتسوها:واي خدا جوابت اونقدر مسخرست كه حال ندارم ديگه سوال بپرسم آقاي كارگردان چقدر ديگه تا اتمام برنامه وقت داريم
كارگردان:15 دقيقه ديگه
ميتسوها:آه حال ندارم سوال بپرسم مخصوصا وقتي جواب درست و حسابي نمي گريم
ميتسوها:خب بينندگان عزيز متاسفم كه برنامه رو زود تموم مي كنم سر درد گرفتم بايد كلي قرص كلداكس بخورم تا خوب شم دفعه ديگه با جناب ريجي سان بر ميگردم اميدوارم اينبار جواب قانع كننده اي رو بگيريم و خدانگهدارتون خدا به دنبالتون( چه شعري سرودم من)
لايتو:(از رو صندلي پاشد )خب خب پس بنده برم الي اول شمر من 09...
ميتسوها:( جلوي دهن لايتو سان رو گرفت):اه چي داري ميگي خفه باباجان
لايتو:بابام شدم اونم چه بابايي
ميتسوها:برو ديگه
لايتو:باشه پس ميرم ولي فردا تو كافه سر چهارراه منتظرتم ساعت چهار باي ( از در بيرون رفت)
ميتسوها:باشه حالا تو برو بعد با يه صندلي خالي روبه روشدي فقط شكه نشي
ميتسوها:خب بينندگان عزيز باي نظر يادتون نره دوستون دارم باي